خانه / اسلام ناب محمدی / تفسیر سوره مومنون، آیات ۱ الی ۱۱

تفسیر سوره مومنون، آیات ۱ الی ۱۱

سوره مباركه «حج» با دستور به نماز و زكات و اعتصام به حبل خدا پايان پذيرفت. بخش پاياني سورهٴ مباركهٴ «حج» اين بود:
﴿فَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاَكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَي وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾

۱- مقدمه
گرچه سورهٴ مباركهٴ «حج» در مدينه نازل شد و سورهٴ مباركهٴ «مؤمنون» در مكه و سورهٴ «مؤمنون» قبل از سورهٴ «حج» نازل شد لكن تنظيم سوَر قرآني به اين سبك، نشانهٴ نظم خاصّي است كه بين اين سوَر برقرار است. آنچه در پايان سورهٴ مباركهٴ «حج» بيان شده كه دستور به اقامهٴ نماز و ايتای زكات است در آغاز سورهٴ مباركهٴ «مؤمنون» مطرح شده كه ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ٭ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ﴾.

۱- ۱- جمع آوری قرآن
جمع آوری قرآن در سه مرحله انجام شده است :
۱) مرحله نظم و چینش آیه ها در کنار هم که شکل سوره ها را پدید آورد. این کار در زمان خود پیامبر (ص) و به دستور حضرت بوده و جای هر آیه را خود حضرت مشخص می نمودند. (توقیفی)
۲) جمع کردن مصحف ها و صفحات جدا جدا و یکی کردن آنها و در جلد قرار دادن آن که در زمان ابوبکر انجام شد. (اجتهادی)
۳) جمع آوری تمام قرآن هایی که توسط کاتبان وحی نوشته شده بود و یکی کردن آنها برای جلوگیری از اختلاف قرائات که در زمان عثمان انجام شد. (اجتهادی)

۱- ۲- چینش آیات و سوره‌های قرآن بر چه اساسی است؟
در قرن های گذشته قرآن کریم همواره به این ترتیب کتابت و استنساخ شده است :
۱- فاتحه الکتاب: سوره حمد که به عنوان فاتحه الکتاب و اُمّ الکتاب معروف است.
۲- السَّبْع الطِّوال: هفت سوره طولانی (البقره، آل عمران، النّساء، المائدة، الانعام، الأعراف، یونس)
۳- المئین: سوره هایی که حدود صد آیه دارند که ۱۲ سوره هستند (الأنفال، برائت، النَّحل، هود، یوسف، الکهف، الإسراء، الأنبیاء، طه، المؤمنون، الشّعراء، الصّافات)
۴- المثانی: سوره‌هایی که تعداد آنها به صد آیه نمی رسد ولی نسبت به سوره های دیگر قرآن (به خصوص سوره هایی طوال و المئین)، بسیار تلاوت می شوند، که تعداد آنها نزدیک ۲۰ سوره است.
۵- اَلْحَوامیم: سوره هایی که با لفظ حم شروع می شوند و تعداد آنها ۷ سوره است. (غافر ، فصلت ، شوری ، زخرف ، دخان ، جاثیه و احقاف)
۶ – الممتحنات: به ۱۶ سوره فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صفّ، جنّ، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم سوره‌های ممتحنات گفته شده است. به اعتقاد برخی این نام‌گذاری از آن روست که سوره ممتحنه در این مجموعه است.
۷- المفَصّلات: که از سوره الرحمن شروع می شود تا آخر قرآن، یعنی سوره هایی که آیه های آنها کوتاه است و خود سوره و تعداد آیات آن کم است و بسم الله الرحمن الرحیم زود به زود تکرار می شود.
احتمال می‌رود اصحابی که ترتیب سوره ها با اجتهاد و سلیقه آنان تعیین شده‌است به این کلام حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم توجه داشته‌اند که فرمودند: “سور طوال” را به جای تورات به من دادند، “سور مئین” را به جای انجیل و “سور مثانی” را به جای زبور و با “سور مفصل” (۶۸ سوره) به سایرین برتری داده شدم و این قرآن بر سایر كتب سیطره دارد و تورات كتاب موسی و انجیل كتاب عیسی و زبور كتاب داود است.” [۱]

۱- ۲- ۱- على علیه‌السلام نخستین کسى بود که پس از وفات پیامبر صلى الله علیه و آله به جمع قرآن مشغول گردید. بر حسب روایات، آن حضرت مدت شش ماه در منزل نشست و این کار را به انجام رساند. ابن ندیم گوید: «اولین مصحفى که گرد آورى شد مصحف على بود و این مصحف نزد آل جعفر بود» محمد بن سیرین از عکرمه نقل مى کند: «در ابتداى خلافت ابوبکر، على در خانه نشست و قرآن را جمع آورى کرد. از عکرمه پرسیدم: آیا ترتیب و نظم آن مانند دیگر مصاحف بود؟ آیا رعایت ترتیب نزول درآن شده بود؟ گفت: اگر جن و انس گرد آیند و بخواهند مانند على قرآن را گرد آورند، نخواهند توانست» مورخان بیان می‌کنند شیوه چینش سوره‌ها در مصحف امیرالمؤمنین خلاف قرآن امروزی بوده و به ترتیب نزول سوره ها بوده است.

۱- ۲- ۲- علامه طباطبائى مى فرماید: «حضرت على (ع) با این که خودش پیش از دیگران قرآن مجید را به ترتیب نزول جمع‌آورى کرده و به جماعت نشان داده و مورد پذیرش واقع نشده بود و در هیچ یک از جمع اول و دوم او را شرکت نداده بودند، با این حال هیچ گونه مخالفتى و مقاومتى از خود نشان نداد و مصحف دایر را پذیرفت و تا زنده بود حتى در زمان خلافت خود از مخالفت دم نزد. همچنین ائمه و اهل بیت علیهم‌السلام که جانشینان و فرزندان آن حضرتند، هرگز در اعتبار قرآن مجید، حتى به خواص خود، حرفى نزده‌اند. بلکه پیوسته در بیانات خود استناد به آن جسته و شیعیان خود را امر کرده‌اند که از قرائات مردم پیروى کنند.»

۱- ۲- ۳- روایاتی دیگر در این باب
حضرت علی (ع) رأی موافق خود را با برنامه توحید مصاحف به طور اجمالی اظهار کرد. ابن ابی داود از سوید بن غفله روایت کرده که حضرت علی (ع) فرمود: “سوگند به خدا که عثمان درباره مصاحف هیچ عملی را انجام نداد، مگر این که با مشورت ما بود”. [۲]
و یا در روایت دیگر فرمود: “اگر امر مصحف‌ها به من نیز سپرده می‌شد، من همان می‌کردم که عثمان کرد”. [۳]

۲- برشمردن صفات مومنین در آیات ابتدای سوره مومنون
«فلاح» لغتاً يعني شكافتن. به كشاورزان فلاّح مي‌گويند براي اينكه زمين را شيار مي‌كنند، مي‌شكافند و زمينهٴ شكافِ حبّه و هسته را هم فراهم مي‌كنند، اگر كسي بتواند موانع را بشكافد و به مقصد برسد چنين كسي فالح است، فلاح دارد.

۲-۱- نماز
قبل از هر چیز انگشت روى نماز مى گذارد و مى گوید: «آنها کسانى هستند که در نمازشان خاشعند.» خاشعون از ماده خشوع به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در انسان پیدا مى شود و آثارش در بدن ظاهر مى گردد. در اینجا قرآن کریم اقامه صلوة (خواندن نماز) را نشانه مؤمنان نمى شمارد بلکه خشوع در نماز را از ویژگی هاى آنان مى شمرد، اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتى بى روح و فاقد معنى نیست بلکه به هنگام نماز آنچنان حالت توجه به پروردگار در آنها پیدا مى شود که از غیر او جدا مى گردند و به او مى پیوندند، چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار مى شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر مى گذارد، خود را ذره اى مى بینند در برابر وجودى بى پایان و قطره اى در برابر اقیانوسى بیکران.

۲- ۲- روی گردانی از عمل لغو و بیهوده
«آنها از هر گونه لغو و بیهودگى روی گردانند.» در واقع تمام حرکات و خطوط زندگى آنان هدفى را دنبال مى کند، هدفى مفید و سازنده چرا که لغو به معنى کارهاى بى هدف و بدون نتیجه مفید است. در حقیقت لغو همان گونه که بعضى از مفسران بزرگ گفته اند هر گفتار و عملى است که فایده قابل ملاحظه اى نداشته باشد.

۲- ۳- زکات
در آیه بعد به سومین صفت مؤمنان راستین که جنبه اجتماعى و مالى دارد اشاره کرده مى گوید: «آنها کسانى هستند که زکات را انجام مى دهند.» زکات منحصرا به معنى زکات واجب نیست بلکه زکات هاى مستحب در شرع اسلام فراوان است، آنچه در مدینه نازل شد زکات واجب بود ولى زکات مستحب قبلا نیز بوده است.

۲- ۴- پاکدامنى و عفت
چهارمین ویژگى مؤمنان را مسئله پاکدامنى و عفت به طور کامل و پرهیز از هر گونه آلودگى جنسى قرار داده، چنین مى گوید: آنها کسانى هستند که فروج خویش را از بى عفتى حفظ مى کنند مگر نسبت به همسران و کنیزانشان که در بهره گیرى از آنها هیچ گونه ملامت و سرزنش ندارند. از آنجا که غریزه جنسى سرکش ترین غرایز انسان است و خویشتن دارى در برابر آن نیاز به تقوى و پرهیزگارى فراوان و ایمان قوى و نیرومند دارد در آیه بعد بار دیگر روى همین مسئله تاکید کرده و مى گوید: هر کس غیر این طریق را (جهت بهره گیرى جنسى) طلب کند تجاوزگر است.

۲- ۴- ۱- کنیز و غلام [۴]
حکم اولیه اسلام این است که هرگاه ملتی مشرک (به عقیده بسیاری از علماء در عهد امام معصوم (ع) یا پیامبر (ص)) اسلام را نپذیرد و حاضر به پرداخت جزیه نباشد و با مسلمین سر جنگ داشته باشد و بین آنان و مسلمانان درگیری و جنگ شود، مردان و زنان اسیر آنان در مالکیت مسلمانان در می آیند و به عنوان غنایم جنگی بین آنان تقسیم می شود که مردان را غلام و زنان را کنیز می نامند.
فلسفه این حکم :
اولا:ً این یک امر فطری است که اگر انسان بر دشمنی که از هر جهت دشمن است غلبه کند، او را از هر جهت تسلیم خود کند. و این فطرت در وجود انسانها قرار دارد.
ثانیاً: با آوردن مشرکین در بین خانواده مسلمانها آداب و زندگی اسلامی و احکام و اخلاق دینی به آنان آموزش داده شده و اسلام را عملاً و از نزدیک می آموزند.

اسلام چه چاره ای برای رفع این وضع کرده است؟
دین مبین اسلام با حکم فطرت مخالفت نکرد و با مصلحت حضور آنان در جمع مسلمین هم مخالفت نکرد بلکه چاره ای جست که به سرعت غلامان و کنیزان به آزادگان تبدیل شده و به طور آزاد و بیرون از ملکیت دیگران به حق حیات آزاد خود دست یابند. اسلام کفاره و مجازات بسیاری از گناهان را آزادی بردگان قرار داد. اسلام آزادی بردگان را بسیار با فضیلت و با ثواب فراوان معرفی کرد. اسلام با وضع بعضی از قوانین ضمن آسان گرفتن بر بردگان موجبات آزادی آنان را فراهم کرد مثلاً اگر کسی غلام یا کنیزی را بر اثر ستم معیوب می کرد، آن بنده آزاد می شد. نتیجه آن شد که در همان قرون ابتدایی اسلام بساط غلام و کنیز برچیده شد.

۲- ۴- ۲- مادر امام سجاد (ع) نمونه عملی حکم اسلام ناب محمدی
شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند :
وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد . وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد; لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین علیه السلام بخشید – که زین العابدین علیه السلام از او متولد شد – و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید – که از وی قاسم به دنیا آمد – لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند . [۵]

۲- ۵- حفظ و اداى امانت / پایبندی به عهد و پیمان
سپس به پنجمین و ششمین صفت برجسته مؤمنان اشاره کرده، مى گوید: «آنها کسانى هستند که امانت ها و عهد خود را مراعات مى کنند.» حفظ و اداى امانت -به معنى وسیع کلمه- و همچنین پایبند بودن به عهد و پیمان در برابر خالق و خلق از صفات بارز مؤمنان است. در مفهوم وسیع امانت، امانت هاى خدا و پیامبران الهى و همچنین امانت هاى مردم جمع است، نعمت هاى مختلف خدا هر یک امانتى از امانات او هستند، آئین حق، کتب آسمانى، دستورالعمل هاى پیشوایان راه حق و همچنین اموال و فرزندان و پست ها و مقام ها، همه امانت هاى اویند که مؤمنان در حفظ و اداى حق آنها مى کوشند تا در حیاتند از آن پاسدارى مى کنند و به هنگام ترک دنیا آنها را به نسل هاى برومند آینده خود مى سپارند و چنین نسلى را براى پاسدارى آن تربیت مى کنند.

۲- ۷- محافظت بر نمازها
بالاخره در نهمین آیه آخرین ویژگى مؤمنان را که محافظت بر نمازها است بیان کرده مى گوید: «آنها کسانى هستند که در حفظ نمازهاى خویش مى کوشند.» جالب اینکه: نخستین ویژگى مؤمنان را خشوع در نماز و آخرین صفت آنها را محافظت بر نماز شمرده است، از نماز شروع مى شود و به نماز ختم مى گردد چرا که نماز مهم ترین رابطه خلق و خالق است. نماز برترین مکتب عالى تربیت است. نماز وسیله بیدارى روح و جان و بیمه کننده انسان در برابر گناهان است. خلاصه نماز هر گاه با آدابش انجام گیرد زمینه مطمئنى براى همه خوبی ها و نیکی ها خواهد بود.

۲- ۸- پاداش مومنان
بعد از ذکر این صفات ممتاز، نتیجه نهایى آن را به این صورت بیان مى کند: آنها وارثانند. همان وارثانى که فردوس و بهشت برین را به ارث مى برند و جاودانه در آن خواهند ماند («الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون»)
تعبیر به ارث بردن ممکن است اشاره به این باشد که مؤمنان بدون زحمت به آن مى رسند همانند ارث که انسان زحمتى براى آن نکشیده است. درست است که نائل شدن به مقامات عالى بهشت، بسیار تلاش و کوشش و پاکى و خودسازى مى خواهد ولى آن پاداش عظیم در مقابل این اعمال ناچیز به قدرى زیاد است که گویى انسان بى زحمت به آن رسیده است. انتخاب فعل ماضى «افلح» در مورد رستگارى مؤمنان براى تاکید هر چه بیشتر است یعنى رستگارى آنها آنقدر مسلم است که گویى قبلا تحقق یافته و ذکر کلمه «قد» قبل از آن نیز تاکید دیگرى براى این موضوع است.

وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

[۱] كلینی. اصول كافی، ج ۲، ص ۶۰۱ و نیز ر.ك: فیض كاشانی. تفسیر صافی، ج ۱، ص ۱۷.
[۲] الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج ۱، ص ۱۷۰، انتشارات عصریّه، چاپ بیروت، سال ۱۴۰۸هـ.
[۳] محمد ابن محمود معروف به ابن جزری، النشر فی القرائات العشر، ج ۱، ص ۸، انتشارات دارالکتب العلمیه، چاپ بیروت.
[۴] سایت حوزه
[۵] زندگانی امام زین العابدین (ع)، عبدالرزاق مقرم، ترجمه حبیب روحانی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *