خانه / ادبیات

ادبیات

درمان و در اَمان

بخشی از داستان کوتاه «روز واقعه»: «مدام از خودم می‌پرسیدم: یابنده‌ی این همه تیغ و طریق برای عقوبت، خداوندگارست یا بنده؟ یادم به شیوه های کشیدن شیره جان می‌رفت، به عقاب و رقابت‌هایی که حاکمان داشتند و مسابقه‌ها که با هم می‌گذاشتند. دیدم در زجرکش‌کردن، ما چه سوابق و تجربه‌ها داریم. مُحبِعلی ماکویی در کرمانشاهان چه‌ها می‌کرد؛ الله‌یارخان آصف‌الدوله در خراسان، ظفرالسلطنه در کرمان… میرزا عبدالحسین سپهدار، عجب شوقِ شَقّه‌کردن داشت. حاج صمدخان شجاع‌الدوله، جَلادِ مراغه و تبریز، چقدر داغ فرزند بر دل مادران گذاشت. خواجه‌ی قاجار، چشم لطفعلی‌خان زند را به چه آسانی با سرانگشت خود کَند و شجاع …

ادامه نوشته »

نویسندگان بزرگ یا شوهرند یا معشوق

«نویسندگان بزرگ یا شوهرند یا معشوق. بعضی نویسنده‌ها خصلت‌های ناب شوهرها را از خود بروز می‌دهند: قابل اطمینان بودن، قابل درک بودن، دست و دلبازی و برازندگی. نویسندگان دیگری نیز هستند که آدم خصوصیات عشاق را در آن‌ها می‌بیند. خصوصیات احساسی نه محسنات اخلاقی. می‌گویند زنان به ازای هیجان و سرشارشدن از احساسات پرشور، برخی خصوصیات (دمدمی‌مزاجی، خودخواهی، غیرقابل اعتماد بودن، خشونت) را در وجود معشوق تحمل می‌کنند، اما هرگز این خصوصیات را برای شوهر نمی‌پسندند. به همین ترتیب، خوانندگان نیز غیر قابل درک بودن، وسواس، حقایق دردناک، دروغ ها، دستور زبان بد را تحمل می‌کنند، اگر در عوض، نویسنده …

ادامه نوشته »

جلوه هایی از قرآن کریم در شعر حافظ

تردیدی نیست که هر نوع دانش و اندوخته‏ ی ذهنی شاعر خواه ناخواه در شعرش انعکاس‏ می‏ یابد، زیرا در واقع آنچه شخصیت معنوی او را شکل می‏ دهد همان دانش ها و تجربه‏ ها و آموخته‏ هایی است که به مرور زمان و در طول زندگی بدست می‏آورد.

ادامه نوشته »

داستان کوتاهی از آنتوان چخوف: نشان شیر و خورشید!

نشان شیر و خورشید نام داستانی است از آنتوان چخوف. داستانی که درون مایه آن طنزی تلخ است. شخصیت اصلی داستان یکی از مقامات روسی است که در برخورد با یک مرد ایرانی که گمان می رود از مقامات سلطنتی باشد، تلاش می کند به هر نحوی به نشان افتخار شیر و خورشید ایران دست پیدا کند.

ادامه نوشته »